|

آیا فریاد‌های جورج فلوید در جامعه آمریکا شنیده شد؟

افسر پلیس سفیدپوست آمریکایی که با قتل «جورج فلوید» باعث به راه افتادن تظاهرات‌های ضدنژادپرستی شد قرار است مقابل هیئت منصفه دادگاه محاکمه شود.

آیا فریاد‌های جورج فلوید در جامعه آمریکا شنیده شد؟
کد مطلب : 3596

به گزارش گروه وبگردی تراز اقتصاد ، «درک شاوین»، افسر پلیس سفیدپوست آمریکایی که حدود ۱۰ ماه پیش با قتل «جورج فلوید» باعث به راه افتادن تظاهرات‌های ضدنژادپرستی در کشور‌های جهان شد قرار استمقابل هیئت منصفه دادگاه محاکمه شود.

این یکی از مهم‌ترین محاکمه‌های تاریخ آمریکا علیه یک نیروی پلیس است، اما روزنامه گاردین نوشته بسیاری از سیاه‌پوستان در شهر «مینیاپولیس» - شهرمحل قتل جورج فلوید هراسانند که ممکن است عدالت درباره قاتل اجرا نشود.

  • دادگاه قاتل جورج فلوید به تعویق افتاد

جورج فلوید آدم مشهوری نبود، در شهر مهم و مشهوری هم کشته نشد، اما انتشار فیلمی از لحظه قطع شدن نفس او زیر زانوی مأمور سفیدپوستی که زانویش را روی گردن او گذاشته بود و آخرین جمله «نمی‌توانم نفس بکشم» که به زبان آورد او را به یکی از به یادماندنی‌ترین چهره‌های دنیا تبدیل کرد.

انتشار این فیلم موج گسترده اعتراضاتی را در دنیا به همراه داشت که در نتیجه آن مردم آمریکا مسجمه «کریستوف کلمب» را پایین کشیدند و مردم انگلیس مجسمه برده‌فروشان را به ته آب انداختند.

تظاهرات‌ها البته فقط محدود به سیاه‌پوستان نبود و آن‌طور که برخی از کارشناسان در آمریکا هم تصریح کردند دامنه اعتراضات بعد از مدتی تظاهرات علیه کلیت حاکمیت واشنگتن و نظام سرمایه‌داری را هدف گرفت.

ذات تبعیض‌آمیز سرمایه‌داری

نظام سرمایه‌داری و تبعیض‌های ناگزیر ملازم با آن از دیربار مورد اعتراض یک نظام پیچیده اجتماعی است که در آن حق ویژه انباشت ثروت، بر تمامی شئون حیات شغلی و همچنین جوانب مختلف زندگی اجتماعی اعم از دسترسی به خدمات سایه می‌افکند.

در نظم اجتماعی بنا شده بر اساس این ایدئولوژی، آن دسته از گروه‌های اجتماعی که قادر به ایفای نقش در انباشت سرمایه نیستند مثل سالمندان، معلولان، کارگران آسیب‌دیده یا اجتماعات سنتی مورد غفلت قرار می‌گیرند و یا مجبور به برخورداری از کمترین خدمات و مزایا هستند. بهزیستی انسان در نظام سرمایه‌داری یک دغدغه ثانویه است و اجحاف در حق گروه‌های مختلف، ماحصل ناگریز آن.

بهترین مصداق چنین جامعه‌ای را می‌توان در انواع تبعیض‌های حاضر در جامعه آمریکا مشاهده کرد. در زیر به برخی از این موارد اشاره شده است.

تبعیض‌های نژادی

تبعیض نژادی در رفتار پلیس آمریکا با شهروندان رنگین‌پوست که این روز‌ها نقش پررنگ‌تری در مباحثات عمومی به خود گرفته، تنها یکی از بی‌شمار گونه‌های تبعیض در آمریکا است که البته مسئله‌ای پراهمیت است و به طور متوسط سالانه حداقل یک بار رنگ و لعاب‌ها را از چهره بزک‌کرده واشنگتن زدوده و کنار می‌زند.

سفیدبرترانگاری

گروه‌هایی مانند «کوکلاکس کلان‌ها» که به برتری سفیدپوستان بر سایر گروه‌ها اعتقاد دارند و افکار «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا آن‌ها را نمایندگی می‌کند را می‌توان به عنوان یکی از نماد‌های بارز ماندگاری اولیه‌ترین اشکال نژادپرستی در جامعه آمریکا در نظر گرفت.

از نظر طرفداران برتری نژادی سفیدپوستان، دنیا در حال حرکت به سمت جنگی نهایی میان سفیدپوست‌ها و غیرسفیدپوست‌ها است. رمان «اردوگاه قدیسان» که در سال ۱۹۷۳ توسط نویسنده فرانسوی «ژان راسپای» به رشته تحریر درآمد مرام‌نامه بسیاری از راست‌گرایان نژادپرست تبدیل شده است. راسپای در آن کتاب روایتی از چنین جنگی ارایه کرده و تلاش می‌کند درباره نابودی سفیدپوستان به دست مهاجرانی از منطقه غرب آسیا هشدار دهد.

گروه کوکلاکس کلان به عنوان یکی از مشهورترین این گروه‌ها ائتلافی از سه جنبش افراط‌گرایی در آمریکا است که بر تفوق و برتری نژاد سفید، ملی‌گرایی سفید و دیدگاه‌های ضد مهاجرت تاکید دارند و حتی در تاریخ خود سوابقی از اقدامات ضد کاتولیک و ضد اسلامی هم داشته‌اند.

نژادپرستی پلیس

آمار‌هایی که وزارت دادگستری ایالتی کالیفرنیا برای سال ۲۰۱۸ منتشر کرده نشان می‌دهند در حالی که میان آمار‌های ارتکاب جرم میان سفیدپوستان و سیاه‌پوستان تفاوت معناداری وجود ندارد پلیس آمریکا سه برابر بیشتر احتمال دارد رانندگان سیاه‌پوست را در مقایسه با رانندگان سفیدپوست متوقف کرده و مورد تجسس قرار دهد.

این آمار‌ها هنگامی معنای بیشتری پیدا می‌کنند که داده‌ها را از لحاظ تناسب جمعیتی هم تعدیل کنیم: سیاه‌پوستان تنها ۶ درصد از جمعیت کالیفرنیا را تشکیل می‌دهند، با این حال در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۵ درصد از کل بازرسی‌های انجام‌شده به ان‌ها اختصاص یافته است.

یک تحلیل اماری که در سال ۲۰۱۵ انجام شده نشان می‌دهد قتل نابرابر سیاه‌پوست‌ها توسط افسران پلیس ارتباطی به دلیل ارتکاب بیشتر جرم از سوی سیاه‌پوست‌ها نیست و ارتباطی به این مسئله ندارد؛ یا در مطالعه‌ای دیگر مشخص شد که افسران پلیس عموماً با سیاه‌پوست‌ها با احترام کمتری نسبت به سفیدپوست‌ها برخورد می‌کنند.

خدمات درمانی نژادپرستانه

جدا از مسئله رفتار‌های پلیس، نتایج تحقیق مؤسسه سلامت در سال ۲۰۰۳ نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها با توجه به نژاد و مذهبی که دارند، خدمات متفاوتی دریافت می‌کنند. تقریبا دو سوم هیسپانیک‌ها یعنی حدود ۱۵ میلیون نفر در آمریکا بیمه نیستند. دو سوم سیاهپوستان یعنی حدود شش میلیون نیز از بیمه سلامتی برخوردار نیستند.

نژادپرستی در آموزش

نابرابری نژادی در آمریکا در زمینه‌های آموزشی نیز مشهود است. در آمریکا نرخ مرگ و میر کودکان سیاه دو برابر کودکان سفید است. براساس آمار از هر هزار کودک سیاهپوست، سالانه ۱۱.۳ کودک می‌میرند که تقریبا چهار هزار کودک در سال هستند. اما از هر هزار کودک سفیدپوست، ۴.۹ درصد می‌میرند. جان مادران سیاه نیز سه تا چهار برابر جان مادران سفیدپوست در خطر است.

نژادپرستی مذهبی

مهاجران شرق آسیا و لاتین تبار‌ها نیز از اقوامی هستند که با نژادپرستی سیستماتیک در آمریکا مواجه هستند. از لحاظ مذهبی نیز مسلمانان و بودایی‌ها با رفتار‌های تبعیض آمیز مواجه هستند. اروپایی‌های غیرپروتستان هم با تبعیض سیستماتیک در آمریکا مواجه هستند. کاتولیک‌هایی که در قرن نوزدهم وارد آمریکا شدند، با اذیت و آزار‌های شدید هم در میان مردم و هم از سوی نهاد‌های اجرایی مواجه شدند.

آمار‌های بسیار فراوانی درباره رفتار نژادپرستانه پلیس با سیاه‌پوست‌ها یا حتی اعضای سایر اقلیت‌ها وجود دارند و با یک جستجوی مختصر می‌توان به انبوهی از اطلاعات در این باره دست پیدا کرد. اما داستان تبعیض در آمریکا در همینجا پایان نمی‌یابد.

تبعیض‌های اقتصادی

تبعیض اقتصادی را شاید بتوان طبیعی‌ترین و غیرقابل انکارترین نتیجه جامعه سرمایه‌داری دانست و در اینجا دیگر سخن از سفیدپوست یا سیاه‌پوست یا لاتین‌تبار و آسیایی‌تبار نیست و بخش اعظم جامعه قربانی محسوب می‌شوند.

در آمریکا نخستین بار شاید این جنبش گروه موسوم به «اشغال وال‌استریت» معروف به «جنبش ۹۹ درصدی‌ها» بود که توجه افکار عمومی دنیا را به مسئله وضعیت وخیم نابرابری‌های نامتعارف اقتصادی در جامعه جلب کرد. این جنبش از آن جهت به ۹۹ درصدی‌ها معروف شده بود که معترضان آن می‌گفتند که سرمایه‌داری کار را به جایی رسانده که ثروت عموم جامعه در دستان ۱ درصد جامعه انباشته شده و ۹۹ درصد دیگر استثمار می‌شوند.

تبعیض در آمریکا مورد انتقاد سازمان ملل هم قرار گرفته است. چندی پیش سازمان ملل متحد در گزارشی آشکار کرد که حدود ۴۰ میلیون نفر در آمریکا در شرایط فقر، ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در فقر شدید و پنج میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در شرایط فقر مطلق زندگی می‌کنند.

در بخشی از گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ آمده بود: «آمریکا بیشترین آمار بیکاری جوانان را میان کشور‌های عضو "سازمان همکاری و توسعه اقتصادی" و بالاترین نرخ مرگ‌ومیر نوزادان را میان کشور‌های عضو این سازمان دارد. شهروندانش، عمر کوتاه‌تری نسبت به ساکنان سایر دموکراسی‌های ثروتمند دارند، بیماری میان آن‌ها بیشتر است و بیماری‌های گرمسیری قابل درمان میان آن‌ها رو به فزونی است. آمریکا به‌علاوه بالاترین نرخ زندانی را دارد، میان کشور‌های "سازمان همکاری و توسعه اقتصادی" کمترین نرخ مشارکت در انتخابات را دارد و با بیشترین نرخ چاقی میان کشور‌های توسعه‌یافته مواجه است.»

سازمان ملل در آن گزارش تأکید کرده است: «ایالات متحده میان کشور‌های غربی از بالاترین نرخ نابرابری برخوردار است. ۱/۵ تریلیون دلار کاهش مالیات در سال ۲۰۱۷ عمدتاً به‌نفع ثروتمندان تمام شد و وضعیت نابرابری را وخیم‌تر کرد.»

چند ماه قبل‌تر از این گزارش، «مرکز مطالعات سیاسی» تحقیقی انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که مجموع ثروت تنها ۳ ثروتمند آمریکایی از کل دارایی‌های ۵۰ درصد جامعه آمریکا بیشتر است. طبق این تحقیق، مجموع ثروت «بیل گیتس»، موسس شرکت مایکروسافت، «جف بیزوس»، موسس شرکت آمازون و «وارن بافت»، سرمایه‌گذار آمریکایی رقمی معادل ۲۶۳ میلیارد دلار است در حالی که جمع دارایی‌های ۱۶۰ میلیون نفر از مردم آمریکا از این رقم کمتر است.

نتیجه وجود چنین شکاف‌هایی هویتی-نژادی و اقتصادی-اجتماعی انباشت خشم در جامعه آمریکا است و چه بسا که رخدادی کوچک در شهری دورافتاده، پایان این جنون را رقم بزند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین